در سال ۱۹۹۳ میلادی، سازمان ملل تصمیم گرفت تا روز ۱۵ می(۲۵ اردیبهشت) را به عنوان روز جهانی خانواده نامگذاری کند. خانواده نقش مهمی در تربیت جامعه دارد. به همین خاطر گفته میشود که خانه دستگاهی است برای آموزش. در واقع خانه دستگاهی غیر رسمی اما فعال در این زمینه به حساب میآید. همچنین از خانواده و خانه به عنوان سازمانی اجتماعی یاد میشود که به سایر سازمانها اجازه ظهور میدهد.
فرزندان در خانواده با فرهنگ جامعه آشنا میشوند و نیازهای فیزیکی، روحی، روانی و اجتماعی خود را رفع کنند. فرزندان بنیانهای آموزشی خود را از طریق اعضای خانواده بدست میآورند. جو دوستانه و همدلانه خانواده و فهم مشترک موجود در اعضا کمک میکند تا به نوعی آموزشی غیر رسمی در کودکان نهادینه شود.
خانوادهای مفرح مکانی مطلوب برای رشد شخصیت فرزندان است. فرزندی که در چنین خانوادهای زندگی میکند رفتار اعضای خانوادهاش را تقلید میکند. هماهنگی روابط در خانواده بین پدر و مادر و برادرها و خواهران و هر رابطهای که در خانواده شکل میگیرد آرامشی ایجاد میکند که برای شکل گیری شخصیت فرزندان اهمیت بسیاری دارد. چنین جوی کمک میکند تا فرزندان خوب یاد بگیرند و به دنبال سلامت جسم و روان خود باشند.
در گذشته نیز خانواده مرکز آموزشهای مهمی برای فرزندان بود. پدر و مادر و برادران بزرگتر به فرزند کمک میکردند تا دانش ابتدایی و مهارتهایی را که برای زندگی در آن دوره نیاز دارد، یاد بگیرد. همچنین خانواده مرکز آموزش آداب و اخلاق هم بود.
فرزندان آداب اخلاقی و دینی همانند راستگویی، پرهیز از خشونت و… را از پدران و مادران خود یاد میگرفتند. شاید امروز به اندازه گذشته خانوادهها نقش ایفا نکند اما هنوز هم چیزی از نقش خانواده کم نشده است. با اینکه تکنولوژی پیشرفت کرده و زندگیها به روز شده اما مشاهده میشود که در خانوادههایی که عشق و دوستی و فهم متقابل بیشتر جریان دارد، وضعیت آموزشی هم در سطح مطلوب تری است. در ادامه به نقش ویژه مجزای مادر و پدر در آموزش فرزندان میپردازیم.
نقش مادر در آموزش فرزندان
ضرب المثلی در فرهنگ غرب وجود دارد که میگوید، مادر اولین و بهترین معلم است. اهمیت نقش زن یا مادر به عنون آموزنده و معلم فرزندان در خانواده در تحقیقات بسیاری روشن شده است. به نظر میرسد که حسی که مادر به فرزند خود میدهد قوی تر از حسی است که پدر به فرزند انتقال میدهد. همچنین تحقیقاتی که روی روابط روانی و زیستی بین فرزند و مادر انجام شده نشان میدهد که مادر نقش مهمتری در خصوص تربیت و آموزش فرزند دارد.
این موضوع نیز ربط پیدا میکند که مادر نقش مهمتری در به دنیا آوردن فرزند و همچنین در بزرگ کردن او ایفا میکند. همچنین گفته میشود که فرزند در صورتی که در حضور مادر رشد کرده باشد در زمینههای اجتماعی، روانی و حتی فیزیکی رشد بهتری دارد.
فرزندان در این شرایط شادتر به نظر میآیند و حضور بهتری هم در بین جمعهای خانوادگی و دوستانه دارند. همچنین آنها معاشرتیتر و آماده همکاری با دیگران در فعالیتهای گروهی هستند. جوامع پیشرفته بر همین اساس شرایطی را فراهم میکنند که مادران بتوانند هم به خوبی فرزندان خود را بزرگ کنند و هم اینکه برای فعالیت در خارج از خانه و حتی کار کردن دچار مشکل نشوند.
نقش پدر در آموزش فرزندان
با اینحال اهمیت نقش پدر در تربیت و آموزش فرزندان بر کسی پوشیده نیست. پدر خوب بودن همیشه برای فرزند اهمیت بسیاری دارد. حضور پدر در خانواده باعث میشود تا فرزندان احساس امنیت بیشتری داشته باشند و نباید فراموش کرد او نقش رهبر در یک خانواده را ایفا میکند.
فرزندان از این فضای امن و آسوده که برای آنها فراهم شده بیشترین سود را میبرند. پدران با اینکه ممکن است نقش اصلی را در آموزش کودکان ایفا نکنند اما حضور قدرتمند آنها در خانواده باعث میشود تا فرزند انگیزه بیشتری برای به بهترین نحو انجام دادن کارها پیدا کند. از این رو کودکان مسئولیتهای خودشان و نقش خود در خانواده را میآموزند تا در آینده بتوانند نقش پدری را به خوبی در خانواده ایفا کنند. این موضوع نشان میدهد که رابطه بین پدر و فرزند قویتر میشود.
در نهایت باید گفت والدین به عنوان آموزنده باید توانایی این را داشته باشند تا شناختی زمینهای در خصوص علایق، اخلاق و ویژگیهای روحی و احساسی فرزند خود که کاراکتر او را نمایان میکند، داشته باشند.
منبع: Journal of Education and Practice