پرویز کلانتری را باید به عنوان یکی از قدیمیترین تصویرگران کتابهای کودکان در ایران دانست. کلانتری آثار نقاشیاش را ادامه خلق تصویرسازی کتابهای درسیاش میداند. طبق فهرست شورای کتاب کودک، کلانتری از سال ۱۳۳۶ تاکنون، ۲۶ کتاب کودک و نوجوان را تصویرگری کرده است.
تصاویر کتابهای «کدو قلقله زن» اولیـن تجربه تصویرگری کتاب کودکان، «گل اومد بهار اومد»، «جم جمک برگ خزون» و تصاویر کتاب فراموش نشدنی «رنگین کمان» نوشته ثمین باغچهبان از جمله آثار او در این حوزه است.
کلانتری در کشیدن تصاویر کتابهای تاریخ، بــا بهرهگیری از کتاب سفرنامه «مادام دیو الفوا» کتابی که سرتاسرش، تصاویری از تخت جمشید و جاهای دیگر ایران بود که توسط ایرانگردها و باستانشناسهایی که به ایران آمده بودند بازسازی و نقاشی شده بود، لباسها و وسایل دوران ایران باستان را بازآفرینی کرد.
این تصاویر، زیربنایی شدند برای نقوش دیگر کتابهای درسی در آینده. آشنایی کلانتری با همایون صنعتیزاده، رئیس دانشکده هنرهای زیبا، سبب اشتغال وی در موسسه فرانکلین ناشر کتابهای درسی و نشریه پیک و روی آوردن او به تصویرسازی کتابهای درسی کودکان شد.
حضور و همکاری مستمر او با انتشارات فرانکلین منجر به دریافت بورس ۶ ماههای در نیویورک از سوی این مؤسسه به منظور گذراندن دورههایی برای آشنایی با تصویرگری و مراحل صفحهآرایی و چاپ کتابهای درسی شد.
تاثیر تصویرسازی پرویز کلانتری بر روی کتب درسی
تصویرسازیهای وی فصلی تازه را در کتابهای درسی به ویژه در مقطع کودکان رقم زد. همچنین رنگهای تخت و درخشان وی جلوهای نو به کتابهای درسی بخشید. وی در کلاسهای نیویورک آموخت که در تصویرسازی کودک هیچگاه نباید لبخند را فراموش کرد.
آدمها باید سمپاتیک و دوست داشتنی باشند. کلانتری با این آموختهها هنگامی که به ایران بازگشت توانست با سادهترین خطوط، شخصیتها و فضاهایی را خلق کند که کودکان ایرانی در هر نقطه از کشور، از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تصویرگر باید شیفته زاد و بومش باشد
کلانتری معتقد است نقاش و تصویرگر، باید شیفته زاد و بومش باشد. ایالت و عشایر ایران، موضوع تعداد زیادی از آثار نقاشی پرویز کلانتری را تشکیل میدهند. وی برای آشنایی بیشتر با آنها، همراه با محمد بهمن بیگی، یکی از خوانین ایل قشقایی با ایل قشقایی، همراه شد. زمان آغاز این ایده وقتی بود که موزه مردمشناسی تهران، از او خواسته بود تا نقوش جلها و دستبافتههای عشایر را نقاشی کند. در همین هنگام بود که وی به نقش مهم «زن» عشایر در انتقال فرهنگ پی برد.
او اعتقاد دارد که مرد کوچنده تنها به دنبال گله میرود اما زن کوچنده در تمام زندگی خود یافته، بافته و ثبت کرده است. کلانتری که در عرصه ادبیات نیز فعال است، در یکی از نوشتههایش چنین مینویسد: «زنان گهواره به دوش که از رود و از کوه میگذرند گویی رود با جریان مداومش در تاریخ میماند و کوه نماد مشکلات است و آنها در طول تاریخ طولانی زندگی کوچندگی از مشکلات تاریخ گذشتهاند تا میراث فرهنگی خود را به نسل بعد منتقل کنند.»
پرداخت به زندگی حاشیه نشینان کویر
پرویز کلانتری در آثار خود به زندگی حاشیه نشینان کویر نیز آفتاب تابانده و رمه و باغ و درخت را طراوت بخشیده است. او از صبحگاهان، روح زندگی را در دهکده آغاز کرده و هنگام غروب، دهقانان و ماهیگیران را تا خانه همراهی کرده است. او با رنگهایی دلپذیر و مفرح، صفحات کتابهای درسی را از شادی سرشار میکرد؛ زیرا معتقد بود عنصر شادی باید مهمترین ویژگی در خلق کتابهای درسی کودکان باشد.
منبع الهام تصویرگری کلانتری
کلانتری درباره منابع الهامبخش خود در خلق نقاشیهای کتب درسی میگوید: «من برای خلق شخصیتهایم از طالقان و روستاهای اطراف آن کمک میگرفتم. برای من نقاشی کردن برای یک داستان کودکانه این گونه بود، وقتی نویسنده، متنی را به من میداد من به آن نانوشتههای متن میپرداختم».
او در ادامه گفته است: «مثلا در داستان «خانه اباعلی»، نویسنده از یک روستایی نام برده بود، اما نگفته بود که فضای اتاقش چگونه است، اینکه آینه و شمعدان دارد یا آیا رختخوابهایش را توی چادر شب میگذارد، هیچ کدام از اینها را ننوشته بود؛ اما من اینها را باید نقاشی کنم؛ بنابراین تصویرگر به نانوشتههای سطور باید اشاره کند؛ یعنی مملکت خودش را خیلی خوب بشناسد.»
از مهمترین ویژگیهای تصویرگری کتابهای درسی پرویز کلانتری وجود عنصر حرکت در آنهاست. همان ویژگی که نادر ابراهیمی، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودکان در کتاب مقدمهای بر مصورسازی کتاب کودکان بر آن تأکید کرده است: «تصویر تا جایی که ممکن است باید القاکننده نوعی حرکت، نوعی جنبش، جابجایی، پرواز و زندگی باشد…» کلانتری در تمام تصاویری که خلق کرده، از «حسنک کجایی؟» گرفته تا «روباه و زاغ» و از «تصمیم کبری» تا «دوستان ما»، آن لحظهای از جهان متن را صورت بخشیده است که در آن زندگی جریان دارد.
نویسنده: غلامحسین فرشادی
منبع: شماره ۲۸۲ مجله آزمون