چند عامل مهم وجود دارد که میتواند نقش بسیار مؤثری در یادگیری مفاهیم ریاضی داشته باشد. عامل اول تمرکز هنگام تدریس، دقت کافی و حواس جمعی و فعال بودن در کلاس درس است. عامل دوم، به خاطر آوردن، بازنگری و تکرار و تمرین مفاهیم تدریس شده و سومی نوشتن و دستهبندی دقیق و صحیح مطالب است.آن هم به گونهای که بتوان از آن به عنوان یک منبع مطالعه در آینده استفاده کرد.
اما نکته مهم این است که چطور این سه عامل را در کلاس درس به کار ببریم. روشی را در کلاس درس خود به کار بردم که این سه عامل را عملی میکند.
دانشآموزان به طور معمول عادت به نوشتن جزوه در کلاس درس دارند. این کار معمولا تأثیر آموزشی خوبی در کلاس ندارد و فقط نوعی رونویسی از روی تخته است. چه بسا هنگام نوشتن جزوه یا حل مسئله یا اثبات قضیه از روی تخته، با همکلاسی خود بحث و گفتگو هم داشته باشند یا اگر دبیر اشتباهی در نوشتن روی تخته داشته باشد عینا همان را رونویسی کنند.
به دانشآموزان گفته بودم پس از اینکه مطمئن شدم همهی آنها راه حل یا اثبات را فهمیدهاند و اشکال همگی روی آن مطلب رفع شده است، تخته را پاک میکنم و البته دانشآموزان موظف بودند آنچه را یاد گرفته بودند و فعالانه در یادگیری آن مطلب مشارکت داشتند در دفترهایشان بنویسند.
البته وقت کلاس نیز برای این رونویسی بیهوده تلف میشود. برای جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی دانشآموزان و البته برای رسیدن به سه عامل یا هدف گفته شده از بچهها در کلاس درس و در همان جلسات اولیهی شروع سال تحصیلی خواستم تا به دقت و با حواس جمع به درس یا راه حل نوشته شده برای حل یک مسئله یا اثبات برای یک قضیه گوش داده و فعالانه در اثبات یا نوشتن حل مسئله شرکت کنند.
به دانشآموزان گفته بودم پس از اینکه مطمئن شدم همهی آنها راه حل یا اثبات را فهمیدهاند و اشکال همگی روی آن مطلب رفع شده است، تخته را پاک میکنم و البته دانشآموزان موظف بودند آنچه را یاد گرفته بودند و فعالانه در یادگیری آن مطلب مشارکت داشتند در دفترهایشان بنویسند.
اوایل که بچهها عادت به این شیوه از جزوه نویسی نداشتند با مشکل مواجه شدند. حتی بعضیها مسئله را جدی نگرفتند؛ ولی کم کم متوجه شدند که با آنها شوخی نکردهام و واقعا تخته را پاک میکنم و آنها مجبورند خودشان به کامل کردن جزوه بپردازند. پس از چند جلسه که به این منوال گذشت، به هر سه هدفی که قبلا گفتم رسیدم.
چون دانشآموزان موظف بودند مطالب را بنویسند سعی میکردند هنگام تدریس همه چیز را خوب یاد بگیرند و فعالانه در رسیدن به آن مفهوم در کلاس شرکت داشته باشند. به این صورت که تمرکزشان در کلاس بیشتر شد.
دیگر اینکه وقتی شروع به نوشتن میکردند باید مطالب را به خاطر میآوردند؛ بنابراین دیگر فرصت صحبت و گفتگو با همکلاسی خود را نداشتند مگر اینکه دربارهی همان مطلب درسی چیزی را به هم یادآوری میکردند.
سوم اینکه مطالب را به زبان خودشان مینوشتند و نوشتن در ریاضی عامل بسیار مهمی در یادگیری است؛ آن هم نوشتنی که جنبهی رونویسی نداشته باشد.
از همهی اینها بهتر، احساس خوبی بود که آنها در کلاس و پس از نوشتن با مراجعه به حافظهشان نسبت به عملکرد خود داشتند؛ احساسی که به آنها میگفت: آفرین! تو میتوانی!
حمیدرضا امیری
شماره ۱۰ مجله سرای دانش