موفقیت خواستهای است که هر انسان در زندگی خود به دنبال دستیابی به آن است. اما عواملی بازدارنده همواره مانع رسیدن ما به این خواسته و سدی در برابر خواستههایمان هستند. یکی از این موارد ترس از شکست است. ما باید برای رسیدن به این خواسته در برابر ترس مقاومت نشان بدهیم. اما چطور؟
هر یک از اهداف ما نوعی انتظار پیشرفت با خود به همراه دارد. این اهداف باعث میشوند دستاوردهای خاصی را در زمان دستیابی به آن هدف برای خود متصور شویم. این عامل زمینهای مثبتی در انگیزش است؛ اما چالش اصلی زمانی رخ میدهد که از نرسیدن به دستاورد مورد نظر بترسیم. عوامل زیادی در این ترس و نگرانی اثر گذارند.
ترس از شکست از مهمترین بازدارندهها در جهت سختکوشی است که باید بر آن غلبه کنید. گاهی ترس از شکست از خود شکست بدتر است. شکست میتواند تجربهای برای پیروزی بعدی باشد، اما ترس از شکست همه چیز را قبل از زمان معین تمام میکند؛ بدون موفقیت و حتی بدون تجربه.
گاهی ابهامی که نسبت به بازههای زمانی آینده وجود دارد میتواند باعث بروز این احساس شود و گاهی مقایسه با همتایان که در حال انجام همان فعالیت هستند.
ما با پشتوانه سختکوشی به دنبال راهی برای مواجهه منطقی با این ترس هستیم. ترس از چیزی که آن را شکست میدانیم، نوعی عامل بازدارنده است؛ در حالی که رویکرد ما همیشه شناخت بازدارندهها و تبدیل آن به عامل پیشران است.
راهکار مقابله با ترس از شکست
یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با این احساس، تمرکز بر فعالیت مورد نظر است. نباید به دلیل نگرانی از آینده، برنامهریزی برای آن را فراموش کنید و مهمترین لازمه موفقیت در اجرای صحیح این برنامهریزی حفظ بیشینه تمرکز بر فعالیتی است که در نقشه راه برای رسیدن به دستاورد خود برنامه ریزی کردهاید.
جایگزین کردن افکار، راه حل دیگری است. هنگام فکر کردن به ابهامات نگرانکننده آینده به خودتان یادآوری کنید که به همان اندازه فرصت برای شناخت دقیق شرایط و برنامهریزی برای حذف بازدارندهها در اختیار دارید.
همیشه فرصتی برای اعمال تغییر در تصمیمات اولیه وجود دارد و همین ویژگی میتواند ترس را به انگیزه تبدیل کند.
ترس ازشکست از مهمترین بازدارندهها در جهت سختکوشی است که باید بر آن غلبه کنید. گاهی ترس ازشکست از خود شکست بدتر است. شکست میتواند تجربهای برای پیروزی بعدی باشد، اما ترس ازشکست همه چیز را قبل از زمان معین تمام میکند؛ بدون موفقیت و حتی بدون تجربه.
ترجمه: حسام زینی
منبع: شماره ۲ مجله سرای دانش