مفهوم تفکر انتقادی مفهومی پیچیده است که لزوم یادگیری آن از دوران کودکی و در دوران تحصیل اهمیت بسیاری دارد. برای دانشآموزان که اطلاعات کمتری از این مفهوم دارند، با چند روش ساده میتوان این مفهوم را باز کرد و آموزش داد. در این مطلب به همین روشها پرداختهایم.
با بهبود مهارتهای تفکر انتقادی، یاد میگیرید که اطلاعات خودتان را تکمیل کنید و بهتر بشنوید و اصطلاحا اطلاعات را سبک، سنگین کنید. شما با استفاده از این مهارتها میتوانید مفاهیم را به شکل دقیقتری تحلیل کنید.
با مهارت مغالطه گری آشنا شوید
مغالطه حقهای در منطق است و فهم آن بهترین راه برای این است که گرفتار آن نشوید. مغالطه انواع مختلفی دارد و هرچقدر بیشتر به آن فکر کنید، سادهتر هم میتوانید آنها را در اطراف خود تشخیص بدهید. مغالطه به خصوص در تبلیغات، در بحث و جدل و مباحثه سیاسی بیش از هر جا دیده میشود. چند نوع از انواع مغالطه را در زیر معرفی کردهایم.
توسل به اکثریت: در این نوع از مغالطه شما مجبور میشوید با برخی چیزها کنار بیایید، چون که همه به آن اعتقاد دارند. در واقع شما در این نوع از مغالطه گرفتار عقیدهای جمعی میشوید. یا به قول معروف خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو.
توسل به ترس: استفاده از روش ترساندن شما را مجبور میکند تا فرضیههایی پنهان را ناخواسته بپذیرید. در این روش مبلغ به شما شرایطی وحشتناک را تحمیل میکند و شما مجبورید بپذیرید تا در دام این ترس قرار نگیرید.
توسل به احساسات: در این روش شما به سادگی با یک سخنرانی آتشین یا داستانی تراژیک دیگران را متقاعد میکنید که در کنار شما باشند. برای مبارزات انتخاباتی معمولا از این روش استفاده بسیاری میشود.
ایجاد تضاد و وضعیت دوگانگی: ممکن است در یک بحث موارد مختلفی مدنظر باشد اما با استفاده از روش ایجاد تضاد و دوگانگی شما میتوانید وضعیتی بسازید که انگار دو تفکر روبروی یکدیگر قرار گرفتهاند و باید بین این دو تصمیم گیری کرد.
مهارتهایی برای دستیابی به تفکر انتقادی
اولین کار برای ایجاد تفکر انتقادی این است که بتوانید همه فرضیات و جوانب یک امر را در نظر بگیرید. آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا به چیزی اعتقاد دارید؟ آیا به این فکر کردهاید که آیا به چیزی اعتقاد دارید که تنها به شما گفتهاند که آن را بپذیرید؟ در این موارد بهتر است از عقاید خود فاصله بگیرید و از جانب فردی بی طرف به اعتقادات خود بیاندیشید.
بهتر است سعی کنید که صادقانه موارد و جوانب یک امر را بررسی کنید. افراد گهگاه با دیدگاههایی که به واقع درست نیستند همراه میشوند. نمونهای که میتوان به آن اشاره کرد اخبار جعلی یا فیک نیوزها هستند.
تعمیم گرایی را بفهمید: مواردی مثل دخترها عاشق گربهها هستند. یا آبانیها مغرور هستند. قدیمیها بیشتر میفهمیدند و از این دست موارد بسیار شایع تعمیم گرایی هستند. آیا به نظر شما این موارد واقعی هستند یا خیر؟
اطلاعات قدیمی و جدید را سبک، سنگین کنید: دکترهای قدیمی فکر میکردند زالو دوای درد بیماران است و باعث میشود تا خون انسان تسویه شود. این اطلاعات به شما کمک میکند تا به باورهای قدیمی هم فکر کنید و چیزی را که امروز مورد قبول است صرفا به عنوان حرفی بی نقص نپذیرید.
شواهد را بسنجید و ایدههای جدید بدهید: کارآگاهان معماهای جنایی را با جمع کردن تک تک حقایق موجود و کنار هم قرار دادن آنها مثل تکههای پازل حل میکنند. یک فریب کوچک میتواند به سادگی کل روند تحقیقات را مختل بکند. پس سعی کنید خوب ببینید و خوب بشنوید تا اشتباهات باعث نشوند، تصمیمی غلط بگیرید.
مسئله را تحلیل کنید و بخشهای دشوار آن را تشخیص بدهید: مکانیک باید قبل از اینکه مشکل ماشین را حل بکند بداند که موتور چطور کار میکند. گاهی باید کل موتور و قطعات آن را باز کند تا ببیند هر قسمت به چه شکلی کار میکند. شما هم باید با مسائل بزرگ به همین شکل برخورد داشته باشید. مسائل را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و با دقت و ظرافت بسیار به آن بنگرید.
واضح و روشن صحبت کنید: حقیقتی که شما به آن پی بردید به راحتی میتواند با بیانی مبهم همچنان پوشیده بماند. برای همین واجب و ضروری است که دایره لغات خود را بالا ببرید تا بتوانید با وضوح بیشتری حرف بزنید.
احساسات خود را مدیریت کنید: تمام تلاش خود را بکنید که اگر در موقعیتی بغرنج قرار گرفتهاید اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید. منطقی باشید و اطلاعات و مفاهیم جدید را خوب بشنوید.
منابع را قضاوت کنید: سعی کنید موارد پنهان یک خبر یا موضوع را بشناسید و آنها را با سایر اطلاعات خود سبک، سنگین کنید.
در پایان باید گفت که دانشآموزان دبیرستانی باید سعی کنند این مهارتهای تفکر انتقادی را در خود رشد بدهند و بتوانند به این شکل مسائل را بررسی کنند. دانشآموزان با یادگیری تفکر انتقادی میتوانند منابع درست را بهتر تشخیص بدهند و نتایج منطقی بگیرند و در نهایت نظریههای جدید تولید کنند.